INTRODUCTION TO SCHEMA THERAPY MODEL
طرحواره درمانی، رویکردی نوین در رواندرمانی است که به بررسی و تغییر طرحوارههای منفی و ناکارآمد پرداخته و به افراد کمک میکند تا با مشکلات عاطفی و رفتاری خود بهتر کنار بیایند. این مدل، به ویژه برای افرادی که با اختلالات شخصیت، افسردگی و اضطراب مواجه هستند، مؤثر است.
SCHEMA THERAPY FRAMEWORK
طرحوارهها، الگوهای عمیق و پایدار از افکار، احساسات و رفتارها هستند که در کودکی شکل میگیرند. این الگوها میتوانند بهصورت مثبت یا منفی باشند. در طرحواره درمانی، هدف این است که فرد بتواند طرحوارههای مخرب را شناسایی و آنها را تغییر دهد.
در این مدل، درمانگر و مراجع بهطور مشترک به شناسایی طرحوارههای منفی پرداخته و سپس راهکارهایی برای تغییر آنها ارائه میدهند.
KEY COMPONENTS OF SCHEMA THERAPY
- شناسایی طرحوارهها: در ابتدا، افراد باید طرحوارههای خود را شناسایی کنند. این کار معمولاً از طریق مصاحبه، پرسشنامه و فعالیتهای خودآگاهی انجام میشود.
- تجربه عاطفی: درمانگران از تکنیکهای مختلف برای ایجاد تجربههای عاطفی جدید استفاده میکنند. این تجربیات به افراد کمک میکند تا احساسات و خاطرات قدیمی را مورد بررسی و بازنگری قرار دهند.
- تغییر شناختی: این مرحله شامل تغییر الگوهای فکری منفی و ناکارآمد است. افراد یاد میگیرند که چگونه افکارشان را به چالش بکشند و به جای آنها افکار مثبتتری را جایگزین کنند.
- تغییر رفتاری: در نهایت، افراد باید رفتارهای جدیدی را یاد بگیرند و تمرین کنند. این رفتارها بهتدریج جایگزین رفتارهای قدیمی و ناکارآمد میشوند.
در نهایت، طرحواره درمانی نهتنها به بهبود کیفیت زندگی افراد کمک میکند بلکه آنها را قادر میسازد که روابط سالمتری برقرار کنند و احساس رضایت بیشتری از زندگی داشته باشند.
معرفی مدل طرحواره درمانی
مدل طرحواره درمانی (Schema Therapy) یکی از رویکردهای نوین در رواندرمانی است که توسط جفری یانگ در دهه ۱۹۹۰ توسعه یافته است. این مدل تلفیقی است از نظریههای شناختی-رفتاری، روانکاوی، و درمانهای بینفردی و هیجانی. هدف اصلی این روش، شناسایی و تغییر طرحوارههای ناسازگار عمیق است که ریشه در تجربیات دوران کودکی و نوجوانی دارند و بر رفتارها، افکار و احساسات فرد در بزرگسالی تاثیر میگذارند.
طرحوارهها، الگوهای ذهنی و عاطفی نسبتاً پایدارند که افراد بر اساس آنها خود، دیگران و جهان را تفسیر میکنند. وقتی این طرحوارهها منفی و ناکارآمد باشند، باعث مشکلات روانی مثل اضطراب، افسردگی، اختلالات شخصیت و مشکلات بینفردی میشوند.
در مدل طرحواره درمانی، ابتدا درمانگر و مراجع با هم طرحوارههای اصلی را شناسایی میکنند. سپس با استفاده از تکنیکهای مختلف، مانند بازسازی شناختی، تجارب هیجانی و تمرینهای رفتاری، تلاش میشود تا این طرحوارهها اصلاح یا تعدیل شوند. نکته مهم این است که مدل طرحواره درمانی بر روی ریشههای عمیق مشکلات تمرکز دارد و نه فقط علائم سطحی.
از ویژگیهای این مدل، توجه ویژه به رابطه درمانی است؛ درمانگر نقش حمایتگر و همراه را دارد تا احساس امنیت و اعتماد در مراجع ایجاد شود. همچنین، تاکید فراوانی بر آموزش مهارتهای مقابلهای و تقویت جنبههای مثبت شخصیت وجود دارد.
در نهایت، این مدل برای افرادی که با مشکلات مزمن روانی، اختلالات شخصیت یا مشکلات عاطفی پیچیده دست و پنجه نرم میکنند، بسیار موثر و کاربردی است. تحقیقات متعددی اثربخشی طرحواره درمانی را در بهبود کیفیت زندگی و کاهش علائم نشان دادهاند.
اگر بخواهیم خلاصه کنیم، مدل طرحواره درمانی ترکیبی از شناخت، هیجان و روابط است که با تمرکز بر ریشههای عمیق مسائل، مسیر درمانی جامع و کارآمدی را فراهم میآورد.