SELF-HARMING BEHAVIOR: UNDERSTANDING AND INSIGHT
خودبیمارانگاری، یا به عبارتی دیگر "خودآزاری"، یک رفتار پیچیده و چند وجهی است که در آن فرد بهطور عمدی به خود آسیب میزند. این آسیب میتواند به اشکال مختلفی ظهور کند، از جمله بریدن، سوختن، یا ضربه زدن به خود. این رفتار بهطور معمول بهعنوان یک روش برای مدیریت احساسات نامطلوب، مانند اضطراب، افسردگی یا خشم، عمل میکند.
به طور کلی، افرادی که به خودبیمارانگاری دچار هستند، ممکن است به دنبال آزادسازی تنشهای عاطفی یا کنترل بر روی احساسات خود باشند. در بیشتر موارد، این افراد احساس تنهایی و عدم ارتباط عاطفی را تجربه میکنند، به همین دلیل است که به این رفتار روی میآورند.
دلایل بروز خودبیمارانگاری متنوع است. از جمله میتوان به تجربیات منفی در دوران کودکی، مشکلات خانوادگی، یا فشارهای اجتماعی اشاره کرد. همچنین، برخی از تحقیقات نشان میدهد که عوامل ژنتیکی نیز ممکن است در این مسئله نقش داشته باشند.
مدیریت و درمان خودبیمارانگاری نیازمند رویکردی جامع است.
THERAPY AND SUPPORT
درمانهای روانشناختی، مانند درمان شناختی-رفتاری، میتواند به فرد کمک کند تا الگوهای فکری منفی خود را شناسایی و تغییر دهد. همچنین، گروههای حمایتی میتوانند فضایی امن برای تبادل تجربیات و احساسات ارائه دهند.
در نهایت، خودبیمارانگاری یک موضوع حساس و پیچیده است که نیاز به توجه و درک عمیق دارد. شناسایی و درمان بهموقع میتواند به افراد کمک کند تا با احساسات خود بهطور سالمتری کنار بیایند و از آسیب به خود جلوگیری کنند.
خودبیمارانگاری چیست؟
این مفهوم، به نوعی اختلال روانی یا حالت فکری اشاره دارد که در آن فرد باور دارد که همیشه و به طور مداوم، بیمار یا دچار مشکل است، حتی اگر شواهد و دلایل منطقی بر خلاف این باور وجود داشته باشد. در واقع، خودبیمارانگاری نوعی نگرش منفی و منفیگرایانه نسبت به خود است که فرد را به سمت تصور کردن بیماری، ضعف، یا نقص در خودش سوق میدهد.
در این حالت، افراد غالباً نسبت به سلامت جسمانی و روانی خود حساسیت زیادی نشان میدهند و ممکن است به دنبال علائم و نشانههایی بگردند که نشاندهنده بیماری باشند. مثلا، فرد ممکن است هر درد یا سوزشی را به عنوان نشانهای جدی تلقی کند، حتی اگر این نشانهها طبیعی و معمولی باشند. این وضعیت، میتواند تأثیر منفی عمیقی بر کیفیت زندگی فرد داشته باشد، چون باعث ترس، اضطراب و نگرانی بیمورد میشود.
یکی از ویژگیهای اصلی خودبیمارانگاری، تمایل به تفسیر منفی و اغراقآمیز از علائم بدنی و روانی است. این فرد ممکن است با دیدن یک علامت کوچک، تصور کند که وضعیت سلامتش بسیار وخیم است. علاوه بر این، این نگرش، غالباً با اضطرابهای مزمن و اختلالات وسواسی همراه است، که فرد به صورت مداوم نگران سلامت خودش است و نمیتواند آرامش یابد.
در واقع، خودبیمارانگاری، نه تنها به خود فرد آسیب میزند، بلکه میتواند روند درمانی را هم مختل کند. چون فرد ممکن است برای درمان مراجعه نکند یا از درمان امتناع کند، چون باور دارد که مشکل، غیر قابل درمان است یا اصلاً وجود ندارد. این حالت، غالباً با اضطراب و افسردگی همراه است و میتواند زمینهساز اختلالات روانی دیگر هم بشود.
در نهایت، باید گفت که خودبیمارانگاری، یک حالت روانی پیچیده است که نیازمند مداخلات تخصصی است. درمانهای روانشناختی، مانند شناختدرمانی (CBT)، میتوانند به کاهش این نگرش منفی کمک کنند و فرد را به سمت درک واقعبینانهتری از وضعیت سلامت خود سوق دهند. همچنین، حمایت خانواده و خانوادهدرمانی نقش مهمی در بهبود این وضعیت ایفا میکند، زیرا فرد نیازمند احساس امنیت و اطمینان است تا بتواند بر این نگرش منفی غلبه کند.